خاطرات مهاجرت

خانه نو
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

مادر

پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۸ ق.ظ

عصر یکی از همین روزها بود.کنار مادر نشسته بودم.چای سبز و بوصراق گرم و تازه.بی هوا گفتم:دیروز سی ساله شدم.



فقط نگاهم کرد.......

  • دونیا آدریانا

نظرات  (۱)

  • پــارسـا
  • :(

    گذر عمر و سختی هاش ...

    زشت باید دید و انگارید خوب/ زهر باید خورد و انگارید قند

    ***

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی