خاطرات مهاجرت

خانه نو
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

قره قورت

پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۳۹ ق.ظ

یکبار که گذرم به شابدولعظیم افتاده بود رفته بودم بازار قدیمی اش.همان بازار سرپوشیده که بوی کباب و هل و دارچین و زرد چوبه می دهد.قره قورن و تمبر هندی و لواشک خریده بودم.در راه برگشت همسفرم که خوابش برد، نگاهی به باقی مسافران کردم یکی در میان خواب بودند.آرام و با احتیاط  یکی از بسته های قره قورت را باز کردم.قبل از چشیدنش آب دهانم را قورت دادم.قره قورت را به دهانم نزدیک کردم .بو کردم.بویش تقریبن همان بود.زبان زدم.با کنجکاوی و نوک دندان هایم کمی از بسته را جدا کردم.در دهانم چرخاندمش.چشم هایم را بستم.می خواستم به کودکی سفر کنم.به آن تابستان چهارده سالگی شاید پانزده نمی دانم هر سال خاک می گیرند و دور تر می شوند.به آن دویدن ها خندیدن های از ته دل.همان تابستان که با سمیرا شاگرد طوبا خانوم بودیم.که می خواستم خیاط شوم.نه که خودم بخواهم مادر می خواست.نمی دانست من خیاط که هیچ کار زنانه از من بر نمی آید.سر خیابان خانه طوبا مکانیکی برادرش بود. مسعود را هم همان سال بر خلاف میلش آورده بودند شاگردی کند که حرفه ای غیر از سر و کله زدن با فرمول های ریاضی  یاد بگیرد.خودش گفته بود.همان موقع که من مثل گربه خپله پشت بام مان روی دیوار حیاط که عرضش فقط دو آجر خوابیده کنار هم بود جست میزدم و او دهانش باز می ماند.عصر ها بکه هوا خنک می شد به مغازه قدیمی پیرمرد خواربار فروش سر کوچه بهداری می رفتیم .دو تا سکه پنج تومانی را در یکی از کاسه های ترازوی کفه ای اش می انداختیم و  هر کدام به اندازه انگشت سبابه قره قورت می خریدیم.کیف می کردم وقتی از روی دیوار می پریدم و نگاهش هنوز به من بود.کیف میکردم سمیرا از حسادت منفجر می شود.کیف می کردم که اگر ابروهای مشکی پیوسته و مژه های فر سمیرا را ندارم می توانم کاری کنم یک پسر مات من شود.کیف می کردم از دلبری.


 


 


نه.چشم هایم را باز کردم.تکرار نمی شود.تکرار نشد آن طعم و آن نگاه......

  • دونیا آدریانا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی